بابت این چند روز متاسفم.
سرماخوردم حالم خیلی بد بود تازه بهتر شدم.
و متاسفم که ممکنه بازم چند روز پشتی نباشه.
آنقدر ناراحتم که این پستو همین الان که می خواستم بذارمخبرش بهم رسید.
تمام صورتم گریه است. صدای جیغ مامانم و گریه اش که تو گوشیم اومدم حالمو بد کردم.
پدربزرگم فوت شدن و من باید چند روزی برم.
امیدوارم منو بابت تاخیرام ببخشید.
متاسفم.
رویا رستمی و عاشقانه هایش...برچسب : پست چهل و چهارم رمان صورتکها,پست چهل و هشتم,پست چهل و ششم,پست چهل و نهم,رمان صورتکها پست چهل و دوم,پست پنجاه و یکم,صورتکها پست چهل و هشتم, نویسنده : roha1368a بازدید : 243